تولد ۲۶ سالگی

سال های قبل خوشحالتر بودم برای روز تولدم. هیجان زده تر. انگار که همیشه زیادی جدی گرفتم روز تولدم رو. فک کردم روز مهمیه. امسال انگار برام کمتر مهمه. و شاید همینه که آزارم میده.

دچار فراز و فرود احساسی ام.  یا شاید هم خوشحالم و هم غمگین.

خوشحالم چون هستم. چون خانواده با محبت و آرش نازنین و دوستان مهربونی دارم. ناراحتم چون، انگار که پیر شدم. و انگار که عقبم. و انگار که کارام زیاده .. و همه اینا شاید هیچ ربطی هم به تولدم نداره! صرفن تصادف زمانیه که من همین روزهایی که با کمبود اعتماد به نفس کلنجار میرم، منتهی شده به روز تولدم

دلم میخواد به خودم کادو بدم . آرامش . بدون استرس. بدون دغدغه . یه خواب آروم . روزهایی بدون نگرانی.

There are no comments on this post.

بیان دیدگاه